با برگزاری وبیناری بین المللی انجام شد:

روایت تاریخ نقاشی افغانستان در موسسه فرهنگی اکو

روایت تاریخ نقاشی افغانستان در موسسه فرهنگی اکو
به منظور بررسی و مرور تاریخ نقاشی در افغانستان از دوران باستان تا به امروز، موسسه فرهنگی اکو با همکاری سفارت افغانستان در تهران، نشست تخصصی برگزار نمود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهتگی کو، در این وبینار آقای سرور بختی رییس موسسه فرهنگی اکو، پیرامون سابقه نقاشی در منطقه اکو سخن گفت. به عقیده آقای بختی کشورهایی که زیر پرچم ایکو متحد شده اند، از تمدن باشکوهی برخوردار هستند و هنر بخش جدانشدنی از هویت آنهاست. ایشان به سنگ نگاری یا پتروگلیف هایی که چندین هزار قبل در ده کشور منطقه ایکو کشف شده است، بعنوان علاقه این مردمان به رسامی و نقاشی اشاره نمودند. به نظر ایشان هنر نقاشی بعد از اسلام نیز در منطقه ایکو متروک نشد بلکه انکشاف و پیشرفت بیشتری پیدا کرد و خود را در تزیینات اشیاء و خصوصا کتابها نشان داد. از جمله این نقاشی ها مینیاتور است که بعنوان میراث غیرملموس کل منطقه ایکو مطرح است. در خاتمه آقای بختی اظهار امیدواری کردند که چنین برنامه ها، زمینه آشنایی و تبادل نظر بیشتر را بین متخصصین و هنرمندان کشورهای عضو فراهم نماید.
 
دومین سخنران این نشست پروفسور محمد رسول باوری معاون هنر و فرهنگ وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان بود. بحثی برهنر گندهارا با اشارات مختصر به هنر نقاشی و کشفیات جدید در این حوزه، موضوع سخنرانی پروفیسور باوری بود. موقعیت گندهارا، سوابق حفاریها در این حوزه و مباحثی بر کشفیات جدید در حوزه گندهارای قدیم با تاکید بر هنر نقاشی در افغانستان مباحث عمده ایشان بود. پروفسور باوری با ذکر دو ساحه کاپیسا و هده در حوزه گندهارا به شیوه های متمایز مجسه سازی و نقاشی در تمدن گندهارا اشاره نمودند. در رابطه به مس عینک لوگر ایشان نقاشی های دیواری و نقاشی های روی فلز و ظروف در این حوزه تاریخی را تشریح نمودند. همچنین نقاشی های مس عینک از منظر استاد باوری به دو گروه نقاشی های تصویری و انتزاعی تقسیم شد که با نشان دادن تصاویر مختلف این نوع نقاشی ها توضیح داده شد. پروفسور باوری به آخرین حفریات در سوات که به تاریخ 21 جنوری سال 2021 صورت گرفته بود اشاره داشته و پیرامون نقاشی های مکشوفه از سوات هم معلومات ارزشمندی ارائه داشتند.
 
آقای شفیق شرق رایزن فرهنگی سفارت افغانستان در تهران به نمایندگی از سفیر جمهوری اسلامی افغانستان آقای عبدالغفور لیوال در این برنامه شرکت کرده بود. ایشان ضمن بیان اینکه افغانستان دارای میراث های ملموس و ناملموس غنی و ارزشمندی می باشد، به تخریب مجسمه های بودا در سال 2001 در بامیان توسط طالبان اشاره نمودند و گفتند در مغاره های بامیان نقاشی هایی کشف شده است که توسط دانشمندان خارجی بعنوان قدیمی ترین نقاشی های رنگ و روغن جهان شناسایی شده است. بدین معنا که قدیمی ترین نقاشی های رنگ و روغن جهان در غرب به وجود نیامده است بلکه در شرق خلق شده است و این نمونه، مشتی است از خروار که هنر نقاشی در افغانستان و قدمت آن را نشان می دهد.
 
پروفسور محمد عالم فرهاد، استاد محترم دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل سخنران دیگر این نشست بود. استاد فرهاد، تاریخ نقاشی افغانستان را در اعصار تاریخ به بررسی گرفتند و از منظر حفریات و کشفیات باستانشناسی به این هنر نگریستند. به باور ایشان مظاهر هنر نقاشی از ادوارسنگ قدیم، سنگ جدید و عصر فلزات در افغانستان به دست آمده است. همچنین ایشان به آثار ترسیم و نقاشی ساحات باستانی مانند آق کُپرُک، قره کمر، هزار سُم سمنگان، مندیگک اشاره نمودند و به هنر نقاشی روی اشیاء در دوره های یونان -باختری و یونان - بودایی پرداختند. در دوره اسلامی نیز نگاهی مختصر به این هنر انداختند و عصر تیموریان هرات خصوصا سلطان حسین بایقرا و هنرآفرینی های بهزاد را اوج هنر مینیاتور در افغانستان معرفی نمودند. در خاتمه پروفسور فرهاد، به طور خلاصه به بیان تاریخ نقاشی در افغانستان مدرن و معاصر و ذکر بعضی از نقاشان این دوره پرداختند.
 
آقای رضا رفیعی راد، پژوهشگر و دانشجوی دوکتوری هنر اسلامی دانشگاه تبریز سخنران بعدی برنامه بود. از نگاه رفیعی راد، تاریخ نقاشی افغانستان، همواره با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بوده که نتیجه آن گمنامی هنرمندانی بزرگ و به فراموشی سپرده شدن قریحه و استعداد هنرمندان این سرزمین و هم‌چنین، عدم دسترسی کافی به آثار زیبای آنان بوده است. ایشان معتقد هستند که راجع به تاریخ نقاشی افغانستان منابع درخور توجهی وجود دارد اما درباره هنرمندان متأخر افغانستان کتابی در دسترس نیست. هرچند اکنون، دوران جدیدی آغاز گشته و نقاشی معاصر افغانستان، پویا و پر خروش به پیش می رود و آثار نقاشان مرد و زن افغانستان، در جای جای دنیا، شناخته شده است. رفیعی راد این پرسش را مطرح کرد که نقاش معاصر افغانستانی، که هنر مدرن را می شناسد و بر تکنیک های آن از طرق مختلف آموزشی و پژوهشی آشنایی دارد، تا چه اندازه به سنت های تصویری خود وفادار است؟ در واقع آقای رفیعی در سخنرانی امروز خود، جایگاه سنت سترگ تصویری افغانستان که درخشان ترین مصداق آن، مکتب هرات است، را در نقاشی معاصر افغانستان مورد بررسی قرار داده و نشان می‌دهد که نقاشان معاصر، برخی شگردهای تصویرسازانه و عناصر تصویری این سنت بصری را در آثار خود، مورد استفاده قرار داده و رهیافت های هوشمندانه ای را به سمت مدرنیزه کردن نقاشی افغانستان حاصل نموده اند.
 
خانم آزیتا ابراهیمی، استاد دانشگاه هرات و دانشجوی پژوهش هنر دانشگاه الزهرا نیز از جمله سخنرانان برنامه امروز بود. ایشان در سخنان خود اشاره کردند که بعد از عصر تیموریان، هنر و فرهنگ در افغانستان به رکود مواجه شد و با تاسف باید گفت که منابع دقیقی موجود نیست تا بتواند چرایی این رکود هنری در افغانستان را دریابد. با توجه به گفته‌های تاریخی می‌توان زمان امیر عبدالرحمن خان را تجدد هنری خواند و توجه به هنر و‌ هنرمند صورت گرفت. اما به یقین می‌توان ‌ دوره‌ی حکومت شاه امان الله خان غازی را اوج ارزش دهی به هنر و فرهنگ افغانستان نوین خطاب نمود. وی افزود ‎اینجاست که زمینه های شکل گیری مدرسه هنری تحت نام صنایع نفیسه توسط پروفسور غلام محمد میمنگی ایجاد میگردد. ‎در این مقطع زمانی در ایران مدرسه‌ی هنری تحت نام صنایع مستظرفه توسط استاد محمد غفاری ملقب به کمال الملک تأسیس شده است. ‎ خانم ابراهیمی در سخنان خود به چگونگی شکل گیری این دو مدرسه‌ی هنری و مقایسه‌ای آنها بایگدیگر پرداختند.
 
قابل ذکر است این نشست را آقای فرهاد شمال استاد دانشگاه پروان افغانستان و دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه تهران گردانندگی کردند.
۳۰ بهمن ۱۳۹۹
تعداد بازدید : ۶۰۴
کد خبر : ۵,۸۲۹

نظرات بینندگان

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.