در تاریخ سینمای کشورهای آسیای مرکزی چهرهها و شخصیتهای موثر و نامدار دارند که رشد و پیشرفت و ارتقای سینمای این منطقه با نام و فعالیت آنها ارتباط تنگاتنگ دارد و این عرصه را بدون وجود آنها نمیتوان تصور نمود. بالاتبیک شمشیاف (Bolotbek Shamshiyev) از شمار چنین شخصیتهای است که سینمای قرقیزستان با نام و فعالیتهای شایسته او به طور عمیق پیوند خورده است. وی در طول فعالیت بیش از 40 ساله سینمایی خود شاهکاری آفریده که نه تنها مورد تحسین و تمجید هممیهنانش در قرقیزستان، بلکه در قلمرو در عرصه جهانی در گذشته و حال بوده است.
این کارگردان برجسته در سال 1941 در شهر فرونزی (بیشکک کنونی) در خانواده تالین شمشیاف، شاعر مردمی قرقیز به دنیا آمد. وی پس از ختم دانشگاه عالی سینمای شهر مسکو در سال 1964، در سال 1966 نخستین فیلم مستند علمی خود را که موضوع تز دکترای او بود با نام "ماناسچی" (خواننده و داننده "ماناس"، حماسه ملی قرقیزی) تحت رهبری استادش آلکساندر زگوریدی، فیلمساز سرشناس روسی ساخت که فیلم مذکور در جشنواره بینالمللی سینمای شهر آبرخاوزین آلمان برنده جایزه برتر جشنواره گردید. فیلم مذکور در جشنواره سینمای کشورهای آسیای مرکزی و قزاقستان نیز موفق به دریافت جایزه ویژه گردید.
شمشیاف در ایام دانشجوئی با اجرای نقش کمال در فیلم "زنای" (گرما)، ساخته لاتریسا شیپتیکو، کارگردان روسی نشان داد که هنرمند بااستعداد در عرصه سینما است و این فیلم مورد تمجید اهالی سینما قرار گرفت.
بالاتبیک شمشیاف در سالهای بعد فیلم "چوپان"(1966)، "تیرپرانی در گردنه کرش"(1970)،" خشخاش قرمز اسیقکُل"(1972)، "کشتی سفید"(1977، همراه با چنگیز آیتماتف که فیلم مذکور جایزه دولتی اتحاد شوروی را برای کارگردان به ارمغان آورد)، "دورنا های برمحل"(1980)، "گودال گرگ" (1984)، "طلوع فودزیاما"(1988) را ساخت که شهرت فراوانی برای او کسب کردند و او را بهعنوان کارگردان فوقالعاده در قلمرو شوروی سابق و خارج از آن مطرح کردند.
بیشتر فیلمهای ساخته او بر پایه آثار چنگیز آیتماتف، نویسنده معروف قرقیز انجام شدهاند. شمشیاف به خاطر ساخت این فیلمها جوایز معروف این کشور ازجمله نشان ماناس، نشان افتخار، نشان دوستی و غیره را دریافت نمود.
این کارگردان در معرفی ماناس، حماسه ملی قرقیز که عبارت از 5/1 میلیون مصراع بوده و بزرگترین داستان حماسی جهان محسوب میشود، خدمات ارزشمند انجام داده است. خود او در یکی از مصاحبه هایش گفته است: من در عمر عزیز خود دریافتم که تمام فعالیت هنریام تحتالشعای ماناس قرار گرفته است.
من در ایام کودکی بار اول توسط تصاویر با ماناس آشنا شدم. پدرم آن زمان از شهر مسکو کتاب فاخری را برایم هدیه آورده بود که به ماناس و قهرمانان آن اختصاص یافته بود. من ساعتها به عکسهای جذاب این کتاب دیده میدوختم . این به سالهای 1946-1947 موافق میآمد که من خواندن و نوشتن را بلد نبودم. اما چهرهها و سیماهای قرقیزی این کتاب روح زمان پس از جنگ دوم جهانی را در من پدید میآورد و این روح بنیادکاری و مسرتبخش مردمی بود که در پی رفع خرابیهای زمان جنگ بود.
در سالهای بعد هنگامی که کارگردانهای جوان قرقیز به کسب مقام شامخ و جوایز فاخر در جشنوراههای سینمای داخلی و خارجی دست یافتند، منتقدین عرصه سینما در خارج متوجه این نکته شدند که علت اصلی این همه موفقیت نسل جوان سینماگران قرقیز در پرتو آرمانهای والای ماناس نهفته است و این حماسه به نسل ما نیرو و الهام میبخشید. حتی حرکت سینماگران قرقیز را در سالهای شستم قرن گذشته با مفهوم "اعجاز سینمای قرقیز" تعبیر میکردند.
بالاتبیک شمشیاف همواره در اندیشه ارتقای جایگاه سینمای قرقیزستان بود.
این هنرمند معروف در سال 2019 دیده از جهان فرو بست.