واژهٔ «چوگان» از ترکیب دو بخش «چو» به معنای «چوب» و «گان» به معنای «ابزار» در زبانهای ایرانی میانه تشکیل شده است. بنابراین، چوگان به معنای ابزار چوبی یا چوب برای بازی است.
ایران
این بازی از نزدیک ۶۰۰ سال قبل از میلاد در ایران شکل گرفت است و طی سدهها در امپراتوریهای پارتی و ساسانی بهعنوان ورزش درباری و سواره نظام رواج داشت و در زمان هخامنشیان بازی میشده است. چوگان به هنگام کشور گشایی داریوش اول در هند، در آن سرزمین رواج یافت. همچنین در دوره ساسانیان بخشی از فرهنگ بازیهای این دوره بوده است. در گذشته، چوگان یک بازی آموزشی برای سربازان رده بالای ارتش بود. سعدی، حافظ، ناصرخسرو رودکی و مولانا هم به چوگان اشاره کردهاند. بازی چوگان به دلیل رواج در میان پادشاهان و بزرگان به بازی شاهان معروف است.
مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا میشوند چوگان بازی را نیز یادگرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج میدهند. از این دوره بهعنوان جدّیترین برهه خروج چوگان از ایران یاد میشود. در ایران بازی چوگان صرفا به عنوان یک ورزش تلقی نمی شود بلکه قصه گویی از آیین های سنتی می باشد که نماد فرهنگ و تاریخ ایران است. برای اینکه چوگان بتواند به ورزش جدیتر و عمومیتر تبدیل شود، نیاز به ساخت زیرساخت بیشتر، ترویج فرهنگی و برنامهریزی منسجمتری هست.
ترکیه
بازی چوگان یا پولو در قلمرو ترکیه امروزی از دوران سلجوقیان و سپس عثمانیان رواج یافت. در واقع، چوگان از ایران به آناتولی منتقل شد. بیشترین رونق چوگان در دورهٔ عثمانی بود، بهویژه از قرن 15 تا 17 میلادی که این بازی در میان درباریان و اشراف محبوبیت زیادی داشت. در منابع عثمانی از چوگان با نام چَوکَن / چوکان (Çöğen) یاد شده است. پس از دورهای طولانی از افول، از دههٔ 1990 میلادی به بعد، ترکیه دوباره بهصورت رسمی چوگان را احیا کرد.
قزاقستان
چوگان اصالتاً ورزشی ایرانی - پارسی است . با این حال، ورزشی شبیه پولو با ریشههای مشترک در سرزمین ترک تبارهای آسیای مرکزی، از جمله قزاقستان، وجود داشته است یا لااقل گفته میشود که بومیهای ترک در این منطقه «پیشبنیان» آن بودهاند. اما رونق چوگان در قزاقستان بسیار تازه است و به سال 2012 بر می گردد.
قرقیزستان
قرقیزها مانند سایر اقوام ترک در آسیای میانه از گذشتههای دور با بازیهای سوارکاری پیوند داشتهاند. اگرچه ورزش سنتی اصلی آنها کوکبورو / بزکشی (Kök-börü) است، اما چوگان نیز بهصورت محدود در میان قبایل ترک تبار وجود داشته و بهعنوان بخشی از فرهنگ سوارکاری شناخته میشده است. اما چوگان هرگز به اندازه ایران، آذربایجان یا عثمانی در قرقیزستان تاریخی رونق گسترده نداشته است.
ترکمنستان
ترکمنها از قدیم بهعنوان قوم سوارکار شناخته میشدند و اسب آخالتِکه بخش مهمی از هویت آنان بوده است. در منابع تاریخی، اشارههایی به بازیهای سوارکاری شبیه چوگان در میان ترکمنها دیده میشود، اما چوگان بهصورت سازمانیافته و گسترده مانند ایران یا عثمانی در ترکمنستان رونق عمدهای نداشت.
ازبکستان
چوگان در ازبکستان قدیم وجود داشته، اما بهطور گسترده و سازمانیافته، کمتر از ایران و آذربایجان رواج داشته است. در دورهٔ تیموریان و پساتیموری، اشارههایی به بازیهای سوارکاری شبیه چوگان دیده میشود، اما چوگان یک ورزش خیلی محبوب و گسترده در جامعهٔ ازبک آن زمان نبوده و بیشتر در سطح دربار و طبقات اشراف بازی میشده است. رونق واقعی و رسمی چوگان در ازبکستان پس از استقلال این کشور (۱۹۹۱) و به ویژه از دههٔ ۲۰۰0 میلادی آغاز شد.
تاجیکستان
سرزمین تاجیکستان بخشی از ماوراءالنهر و خراسان بزرگ بوده است؛ مناطقی که در آن چوگان از دوران باستان تا سدههای میانه و در دورههای سامانیان، غزنویان و تیموریان وجود داشته است. چوگان در دربار و میان طبقات اشراف بازی میشد و مانند سایر کشورهای آسیای میانه از قدیم این بازی در تاجیکستان وجود داشته اما نه به عنوان یک بازی و ورزش مردمی بلکه بیشتر در سطح اشراف رونق داشته است و بعد از استقلال این کشور رونق سازمان یافته چوگان در این کشور آغاز شد و در دههٔ ۲۰۱۰ با فعالیتهای فرهنگی و ورزشی رشد بیشتری کرد.
پاکستان
چوگان در منطقهٔ جنوب آسیا شامل بخشهایی از پاکستان امروزی، به همراه ورود اسلام حکومتهای ترک و مغول (پس از فتح شبه قاره) در این منطقه رواج یافت. طبق گفته برخی منابع ریشه چوگان در ایران بوده است و سپس با مسلمانان به شبه قاره هند آمد. در نواحی شمالی پاکستان در مناطقی مانند Gilgit‑Baltistan و Chitral چوگان به شکل محلی و سنتی برای قرنها بازی میشده است. بنابراین میتوان گفت: چوگان در پاکستان هم یک بازی و ورزش سنتی وهم معاصر است که از دوران قدیم در شمال کشور و سپس پس از استقلال با ساختاری رسمی گسترش یافت.
افغانستان
رونق و جایگاه چوگان در افغانستان ریشهای بسیار کهن دارد و برخلاف برخی کشورها که این ورزش در این کشورها در دوران معاصر گسترش یافت، در افغانستان چوگان از دوران باستان تا امروز پیوسته حضور داشته است. چوگان در محدوده فرهنگی خراسان بزرگ (ایران، افغانستان، تاجیکستان و بخشهایی از آسیای میانه) رواج داشت. منابع تاریخی نشان میدهند که این بازی در سرزمینهای هرات، بلخ و غزنی بسیار محبوب بوده است. در دوره کوشانیان چوگان بهعنوان سرگرمی اشراف و فرمانروایان رونق چشمگیری داشت. در زمان محمود غزنوی، چوگان به اوج رونق رسید و بسیاری از متون تاریخی بازیهای چوگان را در غزنی ثبت کردهاند. در دوره تیموریان هراتِ تیموری یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و ورزشی بود و این بازی مورد علاقه درباریان بود.
آذربایجان
بازی چوگان در قرنهای میانه در سرزمینهای امروزِ آذربایجان بسیار رایج بوده است. شواهد باستانشناسی و یادداشتها و متون ادبی منطقه و به عنوان مثال اشارههایی در آثار نظامی گنجوی و در حماسههای ترکی گویای قدمت و گسترش بازی در دورههای میانه در این منطقه است. در دورههای صفوی و بعد از آن بهویژه در نواحیِ دارای اسبپروری قوی و از جمله قرهباغ چوگان جایگاه مهمی داشته و یکی از شکلهای محلیِ بازیِ سوارکاری بودهاست. اما در دوره اتحاد جماهیر شوروی بازی تا حد زیادی دچار افول و فراموشی می شود. اما از دهههای پایانی قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم تلاشهایی برای احیای این بازی صورت گرفت، که از جمله می توان به برگزاری مسابقات ملی و بازسازی مقررات بازی به شکل امروزی اشاره نمود . در دسامبر 2013 «چوگان، بازی سنتی با اسبِ قرهباغ» در فهرست میراث فرهنگی ناملموس در معرض خطر یونسکو قرار گرفت. امروز در آذربایجان بازی چوگان به عنوان بخشی از هویت فرهنگی و ورزشی ملی تبلیغ می شود و سازمان یونسکو نیز مجموعه ای از اقدامات حفاظتی و حمایتی را برای این میراث در نظر گرفته است.