ساز سنتور ظاهری ذوزنقه ای شکل دارد که با ترکیب فلز و چوب ساخته می شود. برای نواختن این ساز باید ضلع بزرگ ذوزنقه را مقابل خود قرار دهید و با استفاده از مضرابهای چوبی به سیم های ساز ضربه بزنید. به طور کلی سنتور جزو سازهای مضرابی (زهی- ضربه ای) می باشد که ظاهر کاملا هندسی و منظمی دارد.
معمولا ساز سنتور را با استفاده از چوب گردو و یا سرو می سازند. از بهترین و گسترده ترین سازهای ایرانی می توان به سنتور اشاره داشت که از محدوده صدا دهی بیشتر از 4 اکتاو برخوردار است. به همین دلیل سنتور از جمله سازهایی می باشد که صوت بسیار شفاف و دلنوازی دارد. از طرفی قابلیت تکنوازی و همنوازی دارد که جزو برترین ویژگی های این ساز محسوب می شود.
برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفته است، و امروزه گونههای مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته میشود.
بررسی دیرینه گردش و تحول ساز سنتور نشان میدهد که این ساز طیف گستردهای از سبکها و مکاتب گوناگون را در سدهٔ کنونی به خود اختصاص داده، به گونهای که پس از یک بررسی اجمالی، میتوان اذعان داشت حداقل ۱۵ سبک و مکتب گوناگون و فعال در این عرصه شهره ویژه و عام میباشند. گمان می رود که سنتور از ایران به کشورهای دیگر راه یافته و نامهای گوناگونی پیدا کردهاست. این ساز را در کشور چین یان کین، در اروپای شرقی دالسی مر، در انگلستان باتر فلایها، در آلمان و اتریش مک پر، در هندوستان سنتور، در کامبوج فی و در آمریکا زیتر مینامند که هر کدام دارای وجه تشابهاتی هستند. همچنین سنتورهای عراقی، هندی، مصری و ترکی وجود دارد که بعضی از آنها حدود ۳۶۰ سیم دارند.
نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دستها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با آزمون فراوان بهدست میآید. این ساز به خوبی توانایی تک نوازی و هم نوازی را دارا میباشد.
تقریبا نیمی از زندگانی سنتورنوازان، به کوک کردن آن میگذرد. چون کوبههای مداوم مضراب روی سیمها و تأثیرگذاری نم و گرما روی چوب و سیمها ، کوک را به هم میزند و ۷۲ سیم باید مرتب کوک یا هم خوان شود، از این رو سنتور، سازی شناخته میشود که همراه با زیبایی، بسیاری از پیامدهای فیزیکی میتواند روی آوا و کوک آن تأثیر بگذارد.
ساز سنتور در اندازه و ابعاد مختلفی طراحی و ساخته شده است. این تفاوت منجر به متفاوت نمودن زیروبم صدای سازها می شود. به طور کلی رایج ترین سازهای سنتور عبارتند از: لاکوک، سل کوک، کروماتیک و کروماتیک بم.
این ساز به تدریج در هر منطقه با فرهنگ محلی سازگار شده است. به عنوان مثال در پاکستان، سازهایی مشابه آن وجود دارند، مثل سانتور هندی (Santoor). ویا مثلا در ترکیه ساز مشابهای به نام کانون (Kanun) که شباهت زیادی به سنتور دارد نواخته می شود. از دورههای نخستین امپراتوری عثمانی، سازهای زهی-ضربهای شبیه سنتور از طریق ایران، عربها و همچنین راههای تجاری وارد قلمرو عثمانی شدند. در متون عثمانی قرنهای ۱۵ و ۱۶، از ساز "سنتور" نام برده شده و در برخی مینیاتورها تصویر نوازندگان آن دیده میشود. اما در کل می توان گفت که این ساز نسبت به قانن و سازهای کلاسیک ترکی کمتر رایج است.
در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان ساز سنتور به نام سانتور (Santoor) یا دانگ سانتور در این منطقه شناخته شده است که بیشتر در موسیقی کلاسیک و محلی تاجیکها و ازبکها استفاده میشود و شباهت زیادی به سنتور ایرانی دارد، اما گاهی اندازه و تعداد سیمها متفاوت است.
درقزاقستان و قرقیزستان سازهایی شبیه سنتور مانند کانون و ژانگل (Zhankyl) در موسیقی محلی و فولکلور دیده میشوند. این سازها از نظر تکنیک نوازندگی و سیستم پردهها با سنتور ایرانی متفاوت هستند، اما صدا و نقش ملودی آنها شبیه سنتور است. در ترکمنستان سنتور بهصورت مستقیم استفاده نمیشود، اما سازهای کوبهای یا زهی شبیه سنتور در موسیقی محلی وجود دارد که ملودی و آکورد شبیه سنتور ایران دارد.
درافغانستان این ساز سابقه چند صد ساله دارد، ولی دقیقاً مشخص نیست که از چه زمانی وارد فرهنگ موسیقی محلی شده است و به احتمال زیاد از طریق راه های فرهنگی و تجاری ایران و هند وارد افغانستان شده است. سنتور افغان ها شبیه سنتور ایرانی است اما تعداد سیم ها و نحوه کوک و تکنیک نوازندگی گاهی متفاوت است.
در کشور آذربایجان نیز این ساز در موسقی محلی و کلاسیک استفاده می شود اما تفاوت های فرهنگی و تکنیکی نسبت به سنتور ایرانی دارد. احتمالا این ساز نیز از طریق ایران و مسیرهای فرهنگی قفقاز وارد آذربایجان شده است.