واژه "اورامان" را برخی برگرفته از "هورامان" میدانند، به معنی "جایگاه اهورا" یا "خانه خدا".ا ین منطقه از دوران کهن، محل زندگی مردمانی با باورهای زرتشتی، آیینهای باستانی و بعدها کردی-اسلامی بوده است. فرهنگ، موسیقی و زبان مردم آن، بازتابی از تاریخ چند هزار سالهی این سرزمین می باشد. ازمشهورترین و کهنترین مراسم در اورامان می توان به مراسم "عروسی پیر شالیار"، مراسم "کومسای" و مراسم "سنگ شکنی" اشاره نمود.
مراسم " عروسی پیر شالیار" در نیمه زمستان، در فضایی سرشار از نور، دفنوازی و آیینهای سنتی اجرا میشود. دومین مراسم "کومسای" نام دارد و در نیمه بهار، برگزار میشود.
مراسم کومسای تنها یک مراسم عبادی یا مذهبی صرف نیست، بلکه بازتابی عمیق از فرهنگ، فلسفه زندگی، سبک معیشت و همبستگی اجتماعی مردم اورامان است. آیینی که سینهبهسینه منتقل شده و از دل کوههای زاگرس تا قلب فرهنگ امروز مردم کرد جریان یافته است. در حقیقت، کومسای را میتوان نه فقط یک رویداد فصلی، بلکه نمادی زنده از هویت فرهنگی، مذهبی و عرفانی منطقه اورامانات دانست. شاخصترین جلوه مراسم کومسای، رقصهای آیینی و دفنوازی می باشد؛ حرکاتی موزون و همدلانه که نه برای نمایش، بلکه برای عبادت و اتصال قلبی با خداوند و طبیعت انجام میشود.
این دو آیین، جلوههایی از پیوند عمیق مردم اورامان با عرفان، دین، تاریخ و فرهنگ بومیشان هستند. در این مراسم تمامی رقصهای آیینی، دفنوازی، مناجاتخوانی و آیینهای سنتی، قربانی کردن دام ها به نیت برکت، آواز های دسته جمعی و دعا و مناجات و آیین سنگ شکنی، همه و همه بستری میسازند برای لمس عمیق فرهنگ غنی و چندلایهی مردم این دیار. کلمه کومسای از دو واژه "کو" بهمعنای گردهمایی یا اجتماع و "مسای" بهمعنای یادگیری یا تعلیم ساخته شده است که ترکیب این دو واژه به معنای گردهم آیی برای آموختن می باشد.
پیر شالیار یکی از چهرههای اسطورهای، عرفانی و تأثیرگذار در فرهنگ مردم کردستان است و هنوز هم یاد و نامش در میان اهالی اورامان زنده نگه داشته میشود. نام واقعی او " سید مصطفی پیشاللهیار" بوده و از نوادگان امام جعفر صادق (ع) محسوب می شود. بر اساس روایت محلی، " پیر شالیار" عارفی بوده است که " شاه بهار خاتون" دختر کر و لال پادشاه بخارا را با نیایش شفا داده است.
ظاهرا پادشاه بخارا وعده داده بود که هر کس دختر کر و لال او را شفا دهد دخترش را به عقد او در آورد. گفته می شود وقتی آن دختر را به نزدیکی روستای اورامان تخت می آورند گوش های دحتر به طور آنی شنوا می گردد و هنگامی که به نزدیک خانه پیر شالیار می رسد صدای نعره دیوی توجه آنها را جلب می کند و دیو از تنوره ای به زمین می افتد و کشته می شود و دختر شروع به سخن گفتن میکند، و پادشاه دخترش را به عقد وی در می آورد و مردم جشن "عروسی پیر شالیار" را هر ساله بر پا میکنند. به باور مردم بومی، مراسمی که امروز برگزار میشود، سالگرد همان روز است.
گفته می شود که پیر شالیار در حالی که در حال دعا بر روی قبر پدرش بوده ظرفی پر ازغذا از طرف شیخ گومار به او داده می شود و در مقابل از او دعای خیر خواسته می شود و او هم با تقسیم غذا بین میهمانان خود سر به سجده به روی سنگی به سمت قبله می گذارد و کمی از آن سنگ را جدا می کند و به عنوان تبرک به شیخ گومار می دهد و طبق خواست الهی، با همان یک تکه سنگ، برکت به شیر دام های شیخ گومار باز می گردد.
از آن زمان به بعد، هر ساله در نزدیکترین جمعه به نیمه اردیبهشت، این اتفاق تکرار می شود و مردم تکه ای از آن سنگ را می شکنند. جالب اینکه هنوز این سنگ باقی مانده است. بنابر باورهای محلی مردم اورامان، این سنگ تنها در این روز قابل شکستن است و از هزاران سال پیش تا کنون، همچنان باقی مانده و هیچگاه تمام نمی شود.
در این مراسم ها، قربانی کردن گوسفند و پخش نذری در میان مردم و نیز رقص دستهجمعی مردان و زنان نمادی از وحدت و شادمانی است. موسیقی اورامان مبتنی بر دف، شمشال (نی بلند کردی) و آوازهای عرفانی است . زبان مردم این منطقه زبان هورامی (اورامی) است، که یکی از شاخههای کهن زبان کردی است که دارای واژگان بسیار قدیمی و اصیل ایرانی می باشد.