از طبرستان تا مازندران: تبلور تاریخ و فرهنگ در «روز ملی مازندران»

از طبرستان تا مازندران: تبلور تاریخ و فرهنگ در «روز ملی مازندران»
روز ملی مازندران
«چهاردهم آبان‌ماه» در تقویم رسمی کشور ایران به عنوان «روز مازندران» نام‌گذاری شده است. این تاریخ، یادآور یکی از برجسته‌ترین مقاطع تاریخی در شمال ایران و سرزمین کهن تپورستان/طبرستان است. این نام‌گذاری در واقع گرامیداشت سالروز یک واقعه مهم تاریخی در سال ۲۵۰ هجری قمری است که نشان‌دهنده خودآگاهی تاریخی و هویت‌مدار مردم این منطقه بوده است.
روز مازندران، صرفاً یک یادبود نیست، بلکه نقطه تلاقی تاریخ، طبیعت و فرهنگ بومی است. این روز فرصتی است تا به‌جای تمرکز بر جنبه‌های صرف تاریخی، به عمق و غنای فرهنگ بومی مازندران بپردازیم؛ فرهنگی که ریشه در اساطیر، زندگی سخت‌کوشانه دامداری-کشاورزی و موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد این دیار (دریا و کوه) دارد.
۱. پوشاک سنتی: نمادشناسی رنگ و کارکرد بومی
پوشاک زنان مازندرانی، برخلاف پوشش مردان که عمدتاً کارکرد حفاظتی در برابر سرما (پشم و نمد) و رنگ‌های خنثی دارد، یک بوم رنگی سیال است که مفاهیم حیاتی جامعه را بازتاب می‌دهد.
۱.۱. تحلیل نمادین رنگ‌ها در پوشش زنان
رنگ‌های شاد و اصلی در پوشش زنان مازندرانی (قرمز، زرد، نارنجی، سبز) نه صرفاً تزئینی، بلکه استعاره‌هایی از طبیعت و امید به زندگی هستند:
• رنگ قرمز و زرشکی (حیات و باروری): این رنگ، که به‌ویژه در پارچه‌های شلیته (تُمبُن) و نیم‌تنه‌ها به کار می‌رود، نماد حیات، شور جوانی و باروری زمین است. استفاده از نوارهای افقی قرمز در حاشیه شلیته، تمرکز را بر حرکت، رقص و آمادگی برای کار کشاورزی در محیط‌های مرطوب جلگه قرار می‌دهد.
• رنگ سبز (اقلیم و رویش): فراوانی رنگ سبز، نماد بارز اقلیم مازندران است و به معنای رستگاری، برکت و سرسبزی ابدی تلقی می‌شود. در پارچه‌های گل‌دار (چیت) و چارقدها، حضور پررنگ سبز، پیوند عمیق زن مازندرانی با طبیعت زاینده و سخاوتمند منطقه را نشان می‌دهد.
• تزئینات سکه‌ای (امنیت اقتصادی): استفاده از سکه‌های قدیمی نقره یا آلیاژی بر روی جلیقه‌ها و کلاه‌های زنانه، نه تنها یک زیور نیست؛ بلکه ذخیره سرمایه، بیمه اجتماعی و نماد تمکن مالی خانواده است که به‌صورت متمرکز روی لباس پوشیده می‌شود.
۲. آداب و رسوم: بازتاب ساختار اجتماعی معیشتی
آیین‌های مازندران، ساختار اجتماعی مبتنی بر همکاری، تقسیم کار و پیوند عمیق با سال زراعی را به نمایش می‌گذارند.
۲.۱. آیین «تیرماه سیزده شو» و پدیده «لال‌بازی» (لال شو)
این آیین کهن که در تقویم طبری جایگاهی محوری دارد، در اواسط آبان‌ماه شمسی برگزار می‌شود و به لال‌شو نیز معروف است. این جشن، نقطه پایان سال زراعی و آغاز فصلی است که انرژی جامعه از کار سخت به سمت شادی و ذخیره منابع می‌رود.
• اجرای لال‌بازی: در غروب این شب، فردی که به لال یا لال مار معروف است (و گاهی پیسّه گَندِه خوار نیز نامیده می‌شود) با لباس مبدل، سر و صورت پوشیده و سیاه کرده، وارد خانه‌های محل می‌شود.
• نماد و کارکرد: لال نباید حرف بزند (سکوت نماد نحسی‌زدایی است) و با همراهی دستیاران خود (شیش‌دار و کیسه‌دار)، ترکه‌ای نازک (شیش یا توت شیش) از درختان پرشگون (مانند توت، شمشاد یا بِه) در دست دارد.
• عملکرد مبارک: لال با ترکه خود به‌آرامی به اعضای خانه، به‌ویژه افراد نازا یا دختران دم‌بخ و همچنین درختان بی‌میوه می‌زند. این عمل نوعی بخت‌گشایی، دفع بلا و شگون‌آوری است و باور بر این است که هرکس از لال ترکه بخورد، تا سال بعد بیمار نمی‌شود.
• جنبه نمایشی: گروه لال با کوبیدن چوب بر در خانه‌ها و خواندن شعرهای محلی (مانند: لال اِنِه لالَک اِنِه، پار بورده امسال انه)، طلب هدیه می‌کنند، اما خود لال ساکت می‌ماند.
۲.۲. کشتی «لوچو» (نماد سلحشوری و قدرت)
لوچو (کشتی محلی) که در جشن‌ها و مناسبت‌ها برگزار می‌شود، نمادی از روحیه سلحشوری و قدرت بدنی است که برای بقا در محیط‌های سخت کوهستانی و دفاع از مرزهای محلی ضروری بوده است. لوچو فراتر از ورزش، یک نظام ارزشی برای انتخاب «پهلوان» و حاکی از اهمیت احترام به پیشکسوتان در میان جامعه بومی است.
۳. موسیقی مقامی: مروری بر ریشه‌ها و محتوای حماسی
موسیقی مازندرانی، که بر پایه مقام‌های شفاهی استوار است، یک بایگانی شنیداری از تاریخ، فلسفه و احساسات بومی منطقه محسوب می‌شود.
۳.۱. تحلیل محتوایی آواز «امیری»
امیری (یا امیرخوانی)، مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آواز مازندران است که از نام شاعر بزرگ بومی، امیر پازواری، گرفته شده است.
• مضامین کلیدی: دوبیتی‌های امیری مملو از فلسفه زندگی، ناپایداری دنیا و حکایات اخلاقی هستند. این اشعار، زندگی روزمره، عشق، کشاورزی و چشم‌اندازهای مازندران (از کوه دماوند تا سواحل) را منعکس می‌کنند که این موسیقی را به فرهنگ عامه پیوند می‌زند و روحیه استقامت مردم را در مواجهه با طبیعت سخت‌کوشانه تبیین می‌کند.
۳.۲. مقام «کتولی» و ساز «لـَلـِه‌وا»
کتولی لحنی است که عموماً مضامینی عاشقانه و غمگین را دربر می‌گیرد. لـَلـِه‌وا (نی محلی) با صدای سوزناک خود، راوی اصلی مقام کتولی و نغمه‌های چوپانی است و بیانگر اندوه تنهایی چوپان و گالش در کوهستان و مه است.
۴. 🗣 زبان طبری (مازندرانی): میراثی کهن و هویت شفاهی
زبان طبری (مازندرانی)، نه یک گویش، بلکه یک زبان ایرانی نو غربی مستقل است که در طول تاریخ نقش محوری در حفظ هویت و مرزبندی فرهنگی این منطقه ایفا کرده است.
۴.۱. ریشه‌شناسی و جایگاه تاریخی
زبان طبری از جمله زبان‌هایی است که ریشه در زبان‌های پهلوی اشکانی و ساسانی دارد و از انشعابات زبان‌های ایرانی شمال غربی محسوب می‌شود. طبری بسیاری از واژه‌ها، ساختارها و آواهایی را حفظ کرده است که در فارسی معیار به مرور زمان از بین رفته‌اند. این ویژگی، طبری را تبدیل به یک موزه زبان‌شناختی زنده برای مطالعات ایران‌شناسی می‌کند.
۴.۲. ویژگی‌های آوایی و گویشی
• تنوع گویشی: گویش‌های مختلفی از جمله ساروی، بابلی، آملی، قایمشهری، و گلوگاهی وجود دارند که تفاوت‌های آوایی و واژگانی بین مناطق مختلف طبرستان را نشان می‌دهند.
• نقش واژگان بومی در معیشت: شمار قابل توجهی از واژگان در طبری مستقیماً به مفاهیم کشاورزی (شالی‌کاری)، دامداری (گالشی) و جنگل‌داری مربوط می‌شوند. این واژگان بومی نه تنها لغات، بلکه دانشی بومی در مورد محیط زیست، نام گیاهان، و روش‌های سنتی زندگی را در خود نهفته دارند.
نتیجه‌گیری نهایی:
فرهنگ مازندران، یک نظام همبسته و یکپارچه است که تمام اجزای آن (از رنگ شلیته، تا نغمه لـَلـِه‌وا و واژگان زبان طبری) یک روایت پیوسته از سازگاری با اقلیم، حفظ هویت تاریخی و عشق به طبیعت زاینده را بیان می‌کند. روز مازندران (چهاردهم آبان)، بهترین فرصت برای تمرکز بر این گنجینه بی‌نظیر فرهنگی، زبان طبری و دانش بومی است تا هویت اصیل مازندرانی در دنیای معاصر حفظ و معرفی شود.

 

 

 

۵۴
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.