قلعه حصار

قلعه حصار
Hisar Castle
قلعه حصار — یادگار تاریخی–فرهنگی در ناحیۀ حصار تاجیکستان است. قلعه حصار بخشی از مجموعهٔ حفاظتی تاریخی–فرهنگی حصار به‌شمار می‌رود. واژۀ «حصار» عربی است و معنایش «دژ» و «قلعه» می‌باشد.
این قلعه که اکنون در پنج کیلومتری شمال‌غربی شهر دوشنبه قرار دارد، بازماندۀ همان شهر «شومان» است که در سده‌های ۱۵ تا ۱۷ میلادی «حصار شادمان»، یعنی قلعهٔ شادمان نامیده می‌شد. بر اثر کثرت تلفظ، واژۀ «شادمان» از میان رفته و «حصار» مانده و به نام خاص «حصار» تبدیل شده است.
کهن‌دژ حصار که به نام «قلعهٔ حصار» مشهور است، از آثار دوران پیشدادیان بوده و بنای بالایی قلعه از سه بخش تشکیل می‌شود: بخش مرتفع که قرارگاه بیک و امیران بوده، بخش دوم یعنی قسمت پایین که طویله شتران بوده، و بخش اصلی که سربازخانه را تشکیل می‌داده است. اطراف قلعهٔ حصار با دیوار بلند و کنگره‌دار حفاظتی محصور بوده که بلندی آن از سطح بالای قلعه ۳٫۵ متر و پهنای روی دیوار ۱۰ متر بوده است. از جایگاه بیگ نشین ها سراسر منطقۀ حصار چون کف دست دیده می‌شد. ورود به قلعه تنها از طریق دروازه ممکن بوده است.
روایات تاریخی
برخی بر این باورند که گویا قلعه در یک شب و به فرمان خداوند پدید آمده است. اما روایات تاریخی ساخت آن را به دورۀ شاه تهمورث دیوبند — پسر هوشنگ‌شاه، نوهٔ سیّامک و نتیجهٔ نخستین پادشاه افسانه‌ای دورۀ پیشدادیان ( نخستین دودمان پادشاهی ایران در اوستا) (۳۲۸۰ تا ۹۹۳ پیش از میلاد) نسبت می‌دهند. طبق این روایت‌ها، تهمورث در مبارزه با دیوان با شیوهٔ خودشان، یعنی با سحر و جادو، بر آنان چیره شده و دیوان را مجبور می‌کند که این قلعه را بسازند؛ سپس آنان را در درون قلعه زندانی کرده و از ایشان حروف و خط می‌آموزد و مردم کشورش را باسواد می‌گرداند.
همچنین روایتی هست که حضرت علی(ع) قلعهٔ حصار را از جادوی «قهقهه» آزاد کرده است. هنگامی که شخص به آن تپۀ عظیم خاکی دور از ساحل رود می‌نگرد، ناخواسته چنین می‌پندارد که این بنا واقعاً به دست نیرویی ماورایی ساخته شده است.
برخی پژوهشگران نیز کوشیده‌اند پیدایش قلعهٔ حصار را از دیدگاه علمیِ امروزی بررسی کنند. دانشمند روس، ن. نووگورودسِف، مسائلی مربوط به زمین‌لرزهٔ حصار (۲۳ ژانویه ۱۹۸۹) را از منظر زمین‌شناسی بررسی کرده و در پایان مقالۀ خود در مجلۀ «اطراف دنیا» (۱۹۹۰) می‌نویسد:
«بخش مرتفع قلعه دست‌ساز بوده و در بخش جنوبی یا طبیعی آن تا زمان‌های نزدیک دریاچۀ عمیقی وجود داشت. نی‌ها در آن می‌رویید و اکنون تنها نشانهٔ کوچکی از آن باقی مانده است. دور از احتمال نیست که این دریاچه در دهانۀ یک کوه آتشفشان  قرار داشته و با گذر زمان فعالیت آن متوقف شده باشد. این دریاچه از آب‌های نفت‌دار اعماق زمین تغذیه می‌شد».
از این دیدگاه برمی‌آید که تپۀ عظیم قلعهٔ حصار در نتیجهٔ فوران آتشفشانی پدید آمده و با گذشت زمان طولانی، خودِ واقعۀ آتشفشان از یادها رفته و بر روی تپه و پیرامون آن دیوارها و بناها ساخته شده‌اند. قلعه و شهر حصار دوران‌های بسیار دیده و شاهد حکومت حاکمان عادل، فاضل و خیراندیش بوده و هر دوره آبادتر و زیباتر شده است.
اکسپدیشن حصار
پس از اشغال آسیای میانه به‌دست روسیۀ تزاری در پایان سدۀ نوزدهم، قرارداد تابعیت امارت بخارا، از جمله بیگ‌نشین حصار، با امپراتوری روسیه برقرار شد. تاجران، جهانگردان، دانشمندان، محققان، کارگزاران و ارتشیان روس و اروپا در همۀ بیگ‌نشین‌ها و املاک، حق تجارت آزاد و پژوهش پیدا کردند.
گنجینۀ اسرارآمیز حصار شادمان در سال ۱۸۷۵ با «اکسپدیشن حصار» برای اروپاییان شناخته شد. از آن پس آنان به این دیار آمده و به مطالعهٔ گیاهان و جانوران، آب‌های طبیعی و کانی‌های اسرارآمیز، ذخایر زیرزمینی، سیاست و فرهنگ و وضعیت زندگی مردم عادی مشغول شدند.
یکی از جهانگردان ارمنی، و. مارکونیان، که در آن سال‌ها به حصار آمده بود، با توجه به وضع بد سلامت مردم، این دیار را در خاطراتش «وادی مرگ» نامیده است؛ زیرا جز به اشراف و ثروتمندان، به مردم فقیر خدمات پزشکی ارائه نمی‌شد.
سرهنگ ارتش روسیهٔ تزاری، د.ن. لوگوفِت، که در سال ۱۸۸۰ در حصار بود، وضع پیچیدهٔ زندگی مردم را با تأسف چنین توصیف می‌کند: «در آن سال‌ها وقتی در روستاهای دورافتادۀ کوهستان تحقیق می‌کردیم، بارها خبرهای تازه و شکایات بی‌شماری دربارهٔ بیگ‌ها و مأموران زیردست می‌شنیدیم که نشان می‌داد سخن از شورش‌های تازه در بیگ‌نشین علنی است».
این محقق کنجکاو و زیرک در جای دیگری از اثرش «در کوه‌ها و دشت‌های بخارا» (سن‌پترزبورگ، ۱۹۱۳، ص ۴۷۹) می‌نویسد: «آثار گلوله‌های توپ که دیوارها را ویران کرده و در لایه‌های ضخیم دروازه سوراخ‌های بزرگ ایجاد کرده‌اند، بی‌زبان حکایت می‌کنند که قلعهٔ حصار بارها محاصره و مورد هجوم قرار گرفته است».
به گفتۀ این افسر روس، پیرامون شهر حصار را خاکریزی عظیم به طول ده کیلومتر با چهار برج نگهبانی فرا گرفته بود که پنج دروازه داشت: «خاک سفید»، «چنگاب»، «چشمۀ ماهیان»، «شکّری» و «آبدزد».
دربارۀ دروازه‌های حصار باید افزود که معماری آنها مانند برخی دروازه‌های امروزی شهرهای جهان، گنبدی‌شکل بوده و با مصالح مستحکم چون آجر پخته و سنگ، به شیوهٔ معماری شرقی ساخته شده بودند. آن‌ها را نگهبانان شب و دروازه‌بانان حفاظت می‌کردند و مردم را بازرسی و اجازهٔ ورود می‌دادند. متأسفانه اکنون از آن دروازه‌ها تنها نامشان باقی مانده و جای آنها را کشتزارهای پنبه گرفته است.
 

 

 

۳۳
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.