این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی، دو رهیافت کلیدی را تلفیق میکند: “هفت نقش اصلی” به عنوان الفبای بصری و “ساختار سلسلهمراتبی” به عنوان دستور زبان ترکیببندی. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که نقوشی نظیر اسلیمی، ختایی و بتهجقه، به عنوان واحدهای بنیادین، در چارچوبهایی مانند ترنج و لچک سازماندهی میشوند و در نهایت به بازنمایی روایتهای اسطورهای و نمادین، از جمله نقش شکارگاه و گل و مرغ، منجر میگردند. این پیوند ناگسستنی میان عناصر پایه، ساختار و معنا، هنر ایرانی را به یک “کل معنادار” تبدیل نموده است، که ریشه در جهانبینی ایرانی دارد.
کلیدواژهها: نقوش ایرانی، هفت نقش اصلی، اسلیمی، ختایی، ترنج و لچک، نقش شکارگاه، نظام سلسلهمراتبی، نمادگرایی.
مقدمه
زیباییشناسی پیچیده و مسحورکننده هنرهای سنتی ایران – از قالیهای نفیس تا تزئینات معماری – نتیجه یک نظام هوشمندانه و خودسامانبخش است که بر پایه اصول مدولار و سلسلهمراتبی بنا شده. درک این نظام نیازمند نگاهی دووجهی است: نخست، شناسایی “الفبای بصری” یا واژگان اولیه آن (هفت نقش اصلی)؛ و دوم، تحلیل “دستور زبان” حاکم بر ترکیب این واژگان در سطوح بالاتر (ساختار سلسلهمراتبی). این مقاله، با تکیه بر منابع تاریخی و تحلیلی، به ارائه یک مدل یکپارچه از این دو رویکرد میپردازد و بر پایه بررسیهای موردی، پیوند میان فرم و معنا را واکاوی میکند.
۱. لایه اول: الفبای بصری – هفت نقش اصلی و کارکرد نمادین آنها
هفت نقش اصلی، به عنوان سنگبنای تزئینات ایرانی، هر یک هویتی مستقل و نمادین دارند و در متون تاریخی و هنری به عنوان “هفت اصل” (haft asl) شناخته میشوند. این نقوش، ریشه در سنتهای ایرانی دارند و در هنرهایی چون فرشبافی، نگارگری و کاشیکاری کاربرد یافتهاند. در ادامه، هر نقش به تفصیل توصیف میشود:
• اسلیمی: این نقش با ساقههای مارپیچ، پیچنده و ریتمیک خود، نماد حرکت ابدی کیهان، وحدت در کثرت و رحمت الهی است. جایگاه آن به عنوان زمینهساز و ساختاردهنده اصلی در ترکیببندیها برجسته است.
• ختایی: با ساقه، برگهای پهن و گلهای طبیعیگرا (مانند شاه عباسی)، این نقش بازنمایی باغ بهشت، شکوفایی، برکت و جهان طبیعت را بر عهده دارد. در ترکیببندی، نقش پرکننده زمینه و ایجادکننده مراکز بصری را ایفا میکند.
• بتهجقه: فرم کشیده با انتهای خمیده (شعله/سرو) آن، مفاهیم زندگی، باروری، استقامت و تقدس را القا میکند. جایگاه آن در ایجاد ریتم و حرکت خطی در حاشیه یا متن ترکیببندی است.
• ترنج: کادر مرکزی بیضی یا دایرهای آن، نماد جهان، سماوات، قلب و کانون اثر است. به عنوان ساختاردهنده اصلی فضای مرکزی عمل میکند.
• لچک: به عنوان یکچهارم ترنج در گوشهها، چارگوشه عالم و ایجاد توازن با ترنج را نشان میدهد. جایگاه آن ساختاردهی به فضای گوشه و ایجاد هارمونی در ترکیببندی است.
• افشان: پراکندگی گل و برگ بدون ساقه پیوسته، برکت، فراوانی و طبیعتی خودرو و رها را نماد میسازد. در ترکیببندی، برای پرکردن یکنواخت و غیرمتمرکز زمینه به کار میرود.
• جقه: ترکیب تاجمانند از گل، برگ و پرطاووس، شکوه، جلال و مقام سلطنتی را بازنمایی میکند. جایگاه آن ایجاد کانونهای مهم در مرکز یا محورهای ترکیببندی است.
۲. لایه دوم: دستور زبان ترکیببندی – نظام سلسلهمراتبی
هنرمند ایرانی، الفبای بصری فوق را در یک ساختار منطقی و چندلایه بهکار میبندد که بر پایه اصول مدولار و سلسلهمراتبی استوار است.
• لایه بنیادین (زمینه): این لایه عمدتاً با اسلیمی به عنوان ساختار اصلی و ختایی به عنوان عنصر مکمل ایجاد میشود و یک “جهان” پویا و ارگانیک را به عنوان بستر اثر میسازد.
• لایه ساختاری (قالب): بر روی زمینه، چارچوب کلی با ترنج (مرکز) و لچک (چهارگوشه) تعریف میگردد؛ این عناصر، فضای بیکران را نظم بخشیده و وحدت میآفرینند.
• لایه محتوایی (روایت): در درون قالب، روایت اصلی شکل میگیرد. این روایت میتواند نمادین-انتزاعی (با تکرار بتهجقه یا جقه در محورها) یا تصویری-روایی (مانند نقش شکارگاه یا گل و مرغ) باشد.
۳. لایه سوم: ترکیب نهایی – مطالعه موردی نقش شکارگاه
نقش شکارگاه، به عنوان نمونهای برجسته از تلفیق سه لایه، ریشه در سنتهای سلطنتی و اساطیری دارد و نماد قدرت، پیروزی و چرخه زندگی است.
1. زمینه: با اسلیمی و ختایی، محیط طبیعی (باغ یا بیشه) شبیهسازی میشود، که نماد بهشت و فراوانی است.
2. قالب: صحنه در ترنج مرکزی و لچکهای منظم قرار میگیرد تا وحدت و تعادل حفظ شود.
3. روایت: “داستان شکار” با نقوش حیوانی (شیر، آهو، اسب) و انسانی روایت میگردد؛ بتهجقهها ریتم حاشیهای ایجاد میکنند و گلهای ختایی، تقدس صحنه را تقویت مینمایند.
نتیجهگیری: کلیتی یکپارچه و معنادار
نظام نقشپردازی ایرانی، کلیدی برای فهم جهانبینی ایرانی است و نشان میدهد چگونه عناصر ساده (هفت نقش)، در ساختارهای پیچیده (سلسلهمراتب)، به معانی عمیق نمادین (روایت و تقدس) میرسند. این مدل، نه تنها برای حفظ میراث فرهنگی، بلکه برای الهامبخشی به طراحی معاصر نیز حائز اهمیت است.
منابع
1. اصول هفتگانه هنر ایران. ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد. دسترسی در: https://fa.wikipedia.org/wiki/.
بررسی تطبیقی کاربرد هفت اصل تزیینی هنر نگارگری ایران در نگارههای هفتاورنگ ابراهیممیرزا. پرتال جامع علوم انسانی. دسترسی در: https://ensani.ir/fa/article/462592
3. بررسی اصول مبانی هنرهای سنتی ایران؛ نگاهی به کتاب هفت اصل تزیینی هنر ایران. نورمگز. دسترسی در: https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1121819
4. بررسی تطبیقی کاربرد هفت اصل تزیینی هنر نگارگری ایران در نگارههای هفتاورنگ ابراهیممیرزا (PDF). دانشگاه هنر. دسترسی در: https://rahpooye.soore.ac.ir/article_243829_f6d96e99903acd976ec85d91a314b649.pdf
5. He (PDF). موسسه حکمت و فلسفه ایران. دسترسی در: https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_8471_c24e808599c57f20808dbf8e43b3b98b.pdf
6. نقش اسلیمی، یکی از هفت نقش اصلی در نگارگری سنتی ایران است. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا). منتشرشده در: 2 مارس 2022. دسترسی در: https://www.isna.ir/news/1400121108267
7. طراحی سنتی. ایران آنتیک. دسترسی در: https://iranantiq.com/handicraft/painting/persian-traditional-design
8. مقایسه کاربرد اصول هفتگانه تزئینی هنر نگارگری ایران توسط نگارگران هفتاورنگ ابراهیممیرزا. کنگره بینالمللی انجمن علمی نقاشی ایران. دسترسی در: https://isnac.ir/show-paper/76475
9. سازی در هنرهای سنتی ایران (PDF). نشریه هنرهای اسلامی. منتشرشده در: 19 فوریه 2021. دسترسی در: https://www.sysislamicartjournal.ir/article_127164_ade751ece6f82e452b9de6b7b81fd8fb.pdf
10. نقش شکارگاه نماد فرش اصیل ایرانی. سی پرشیا مگ. منتشرشده در: 19 ژوئیه 2021. دسترسی در: https://www.cpersia.com/mag/fa/
11. آشنایی و شناخت فرش شکارگاه. LinkedIn. منتشرشده در: 5 دسامبر 2024. دسترسی در: https://www.linkedin.com/pulse/12.
آشنایی با طرح و نقش شکارگاه. فرش پامچال. منتشرشده در: 7 اوت 2019. دسترسی در: https://pamchalcarpet.com/