سومین جشنوارۀ شعر صلصال در تاریخ هجدهم عقرب / آبانماه برگزار شد.
به گزارش موسسه فرهنگی اکو به نقل از راه مدنیت، این جشنواره که با خود عنوان توضیحی «شعر معاصر افغانستان در اروپا» را نیز دارد، مدتی است که بهصورت سالانه از سوی اتحادیۀ صلصال که یکی از تشکلهای فعال مهاجرین افغانستانی مقیم اروپا است در شهر اوپسالای سویدن برگزار میشود.
جشنوارۀ سوم با یادکردی از زندهیاد داکتر «حمیرا نکهت دستگیرزاده» آغاز شد. شاعر شناخته شدهیی که قرار بود یکی از مهمانان این جشنواره باشد اما چندی پیش بر اثر بیماری درگذشت. همچنین در آغاز جشنواره یاد و خاطرۀ قربانیان حوادث تروریستی اخیر افغانستان نیز گرامی داشته شد. اتفاقات تلخی که تأثیر آن در فضای جشنواره و در آثاری که خوانده شد، نیز کاملاً مشهود بود. بیشتر شاعرانی که مهمان جشنواره بودند، به این حوادث اشاره و شعرهایی را که در این حال و هوا سروده بودند، خواندند.
فرید سلطانی شاعر جوان مقیم استکهلم سویدن غزلی را که به مناسبت حملۀ انتحاری به دانشگاه کابل سروده بود، چنین آغاز کرد:
«صد دفعه زنگ خورده و هر بار، ... [مشترک]...
مغز است و رقصِ هاون و تکرار، ... [مشترک]...
- جانِ پدر کجاستی؟... اما فقط سکوت...
جانِ پدر فدای تو، بردار! ... [مشترک]...
بردار! مادرت نگران است و مثلِ من
دیوانه گشته از غمِ بسیار... [مشترک]...»
و علی یعقوبی شاعر مهمان جشنواره از هالند نیز در مثنویای به این مصیبتها و به غوغای صلح قطر پرداخت:
«غفلت روا نیست، طالب حرامیست
در ناکسی و در کینه نامیست
غوغای صلح طالب بهانهست
تمهید خون در جا جای خانهست
این صلح دام است، دامی پر افسون
از جنس آشوب، از آتش و خون
این صلح حیلهست تا ره نماند
در مِه نشانی از مَه نماند
غفلت روا نیست، طالب حرامیست
از این وطن نیست، رومی و شامیست...»
همچنین مشکلات ناشی از شیوع ویروس همهگیر کرونا و مقررات ایمنی مربوط به آن نیز در برگزاری این جشنواره تأثیر گذاشته بود. چنانکه علی رضایی، مدیر اتحادیۀ صلصال در صحبتهای افتتاحیهاش گفت که تعدادی از میهمانان جشنواره از کشورهای مختلف اروپایی به دلیل محدودیتهای مسافرتی ناشی از ویروس کرونا نتوانستند به جشنواره بیایند و از طرفی نیز جشنوارۀ سوم به خاطر ملزم بودن به رعایت مقررات ایمنی اعلان شده از سوی دولت سویدن، نتوانست مثل دورههای قبلی امکان حضور عموم علاقهمندان به ادبیات فارسی را در جشنواره فراهم کند.
مدیر اتحادیۀ صلصال هدف از برگزاری این جشنواره را تلاش برای حفظ پیوندهای مهاجرین مقیم اروپا با ریشههای فرهنگیشان و همچنین انتقال صدای مردم افغانستان از سوی ادیبانشان به دیگر مردم جهان میداند.
علی رضایی میگوید: «اتحادیۀ صلصال در کنار اینکه در برنامههای خودش به ادغام اجتماعی مهاجرین در محیط میزبان و استفادۀ آنها از فرصتهای اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و تحصیلی توجه دارد، به حفظ ریشههای هویتی و فرهنگی آنها نیز توجه دارد که البته هر دو مسئله خواست جامعۀ میزبان نیز میباشد.»
رضایی افزود: «شعر و ادبیات یکی عناصر مهم فرهنگی ما است و اتحادیۀ صلصال با طراحی و برگزاری جشنوارۀ شعر صلصال کوشش میکند که پیوند میان مهاجرین و فرهنگ بومیشان در محیط غربت حفظ شود.»
این جشنواره هر سال مهمانانی ویژه از شاعران همزبان ایرانی و شاعران سویدنی نیز دارد. در جشنوارۀ سوم ایرج علینژاد شاعر ایرانی مقیم گوتنبرگ سویدن و لینا اوسترمن و مگنوس دالهروس دو شاعر سویدنی مهمان ویژه بودند.
برگزاری سالانۀ این جشنواره فرصتی است تا جمعی از شاعران مهاجر افغانستانی که در کشورهای مختلف اروپایی ساکناند، گردهم بیایند و از نزدیک آخرین سرودههای یکدیگر را بشنوند و در بارۀ مسایل و اتفاقات ادبی و فرهنگی به گفتوگو بنشینند.
ضیا قاسمی شاعر مقیم سویدن و دبیر جشنوارۀ شعر صلصال این مسئله را یکی از اهداف این جشنواره میداند و میگوید: «شاعران، نویسندگان و هنرمندان ما در محیط هجرت همچنان دست به خلقتهای ادبی و هنری میزنند. اما به دلیل همزبان نبودن با جامعهای که در آن زندگی میکنند، فرصت چندانی برای ارایۀ مستقیم آثارشان به مخاطب فراهم نمیشود و این جشنواره کوشش کرده است در حد توان این فرصت را فراهم کند. علاوه بر آن شاعران مهاجر ما در این کشورها از همدیگر دورند و به همین علت غالب ارتباطاتشان با هم از طریق فضای مجازی است و مجال زیادی برای جمع شدن در یک محیط و بحث و بررسی راجع به تجربههایشان ندارند و برگزاری این جشنواره امکان مناسبی برای دور هم آمدن شنیدن آثار و تبادل تجربیاتشان است.»
فریبا حیدری شاعر و فیلمساز مقیم سویدن و از مهمانان این جشنواره نیز با توجه به نیاز به این همنشینیها میگوید: «آدمی انرژی ادامۀ زندگی و دوام آوردن در روزمرگیها را از دیدار دوستان و عزیزانش به دست میآورد . از گفتگو با کسانی که اشتراکاتی با آنها دارد. از شنیدن صداهایی که حس و دغدغههایش را بیان میدارند. از دیدار همۀ دوستان حاضر در جشنواره بسیار خوشحالم.» و سمیه رامش شاعر و روزنامهنگار مقیم مسکو نیز که از مهمانان این جشنواره بود، میگوید: «چنین جشنوارهیی یعنی فرصتی خوب برای شنیدن شعرهایی خوب و دیدار دوستان شاعر.»
در هر صورت برگزاری این جشنواره فرصت خوبی است برای تلاش در جهت بالندگی زبان و ادبیات مهاجرت. تلاش برای زنده ماندن و رشد پارهای از پیکر شعر امروز افغانستان و شعر فارسی. همچنانکه ایرج علینژاد شاعر ایرانی و مهمان ویژۀ جشنواره نیز بر آن تأکید کرده و میگوید: «با اطمینان تمام مىگویم که این جشنواره در حال حاضر، قویترین، مؤثرترین و پربارترین محفل فرامرزى ادبى در جهان ادبیات فارسى است.»
و ما امیدواریم که این جشنواره همچنان بر جای و بر پای بماند و همچنانکه ضیا قاسمی در صحبتش در اختتامیۀ جشنواره اشاره کرد: «آرزو میکنیم که دورۀ بعدی جشنواره در فضایی برگزار شود که بیماری کرونا از جهان ریشهکن شده باشد و در افغانستان هم خشونتها و مصیبتها پایان یافته است.