موزه "حیدر علی اُف" باکو، تجربه ای از خلا و یکی شدن با فضا ...
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه فرهنگی اکو به نقل ازگالری آنلاین گستره ای است که وقتی در آن قدم می گذاری گم میشوی. در درون و بیرونت همه پیوسته به هم دریایی بی کران میشود، که در آن معلق میمانی.
تو در آنی یا آن در تو ، سوالی که نمیتوانی در این وسعت به آن پاسخ بگویی...
فضایی که درون و برونش همه در عین وسعت تو را به وحدت میرساند و در آن سفیدی وهم انگیز تو را در رویا و خیالی سبک گم میکند.
اوج قدرت، لطافت، انعطاف و ریزبینی زنانه را میتوان در طراحی مرکز فرهنگی حیدر علیاُف باکو توسط بانوی معمار عراقی "زاها حدید" مشاهده کرد.
حدید در طراحی این مرکز به بنای ساختمان اکتفا نکرده و به شکلی رمزآمیز مرزِ میان فضای داخلی، خارجی و چشم انداز شهری، محو شده است.
ارتباط سیال و پیوسته بین درون ساختمان و میدان اطرافش ، به نحوی استادانه این میدان را به یک چشم انداز معمارانه مبدل نموده است.
پله ها و ستون هایی که به بینهایت میروند، ارتباطات پیچیده ای را میان تمام اجزای درون و برون بنا را برقرار کرده اند.
سطوح نرم به نحوی فضاهای متنوع را به هم متصل کرده است که ورود به سالن و طبقه ای دیگر ارتباط مخاطب را با فضای قبلی قطع نمیکند.
از درزهای نما گرفته تا ستون ها و پله ها حرکت عناصر بصری ریتمی از موسیقی را خلق کرده اند.
ویژگی منحصر بفرد دیگر این بنا توجه به نورپردازی متفاوت در شب و روز است. شیشه نیمه انعکاس دهنده ی بنا هنگام روز نور را منعکس میسازد و بر اساس حرکت خورشید و نقطه دید پرسپکتیو جلوهی ساختمان پیوسته در تغییر است.
هنگام شب این نورپردازی جای خود را به چراغ های زیر لایهها که سطوح را در عین اتصال از یکدیگر تفکیک کرده، می دهد.
پس از برگزاری مسابقهای در سال ۲۰۰۷ ، شرکت معماری زاها حدید برای طراحی مرکز فرهنگی حیدر علی اُف برگزیده شد. معمار ایرانی تیم طراحی شرکت زاها حدید، خانم "سارا شیخ اکبری" مسئولیت طراحی داخلی این پروژه را بر عهده داشته است.
تصاویر مراحل ساخت موزه
این ساختمان برای تبدیل شدن به محل اصلی برنامههای فرهنگی کشور آذربایجان طراحی گشته است، فرم و هندسهی شگفتانگیز این بنا در مقابل معماری خشک دوران شوروی که در باکو بسیار رواج داشته قرار گرفته است و به جرأت آن را در هم میشکند. از سوی دیگر این بنا درک و احساسات لطیف فرهنگ آذری را به نمایش میگذارد و چهرهی خوش بین یک ملت را نشان میدهد که نگاهشان رو به سوی آینده است. سبک کاری حدید دیکانستراکشن یا ساختارشکنی است که همیشه توانسته به خوبی تصویری متفاوت از ساختارها خلق کند.
در مجموع میتوان افزود هر آنچه زاها حدید خلق کرده است نمونه کامل جریان فکری او در معماری است به گونهای که هر فردی را وادار میکند حتی برای یک بار راجع به خالق این اثر تحقیق کند و از رموز فکری او کمی آگاه شود. افسوس که جامعه معماری بسیار زود در سوگ او نشست، اما آثار او همیشه گواه بر زنده بودنش هستند.
زاها حدید در سال ۱۹۵۰ در بغداد در خانوادهای روشنفکر و مسلمان متولد شد. او تحصیلات دوران ابتدایی را در یکی از دیرهای کاتولیک فرانسوی زبان بغداد سپری کرد. پس از آن، به سبب جو فرهنگی خانواده، با حمایت والدینش و روابط گستردهشان به آرزوی ایام کودکیاش تحقق بخشید و بعد از گذراندن دوره ریاضیات در دانشگاه امریکایی بیروت (۱۹۶۸ـ۱۹۷۱) به مدرسه معماری AA لندن رفت و بدین ترتیب وارد دنیای زیبای معماری شد.
زاها حدید درباره دوران کودکیاش این چنین میگوید:
من یک عرب عراقیام و هرگز نمیتوانم روزهای زیبایی را که در وطن داشتم از ذهنم بیرون کنم. کودکی من در آنجا در میان منابع سرشار انسانی و تاریخی به رویا شبیه است. مدرسه ما لابهلای علفزارها و در دل طبیعتی سبز بود که امروز از آن فقط خرابههایی برجاست. شهر بغداد در آن ایام پر از آدمهای عجیب با ملیتها و مذاهب مختلف بود و پرورش در این محیط پر از تجربههای متفاوت شانس بزرگی برای من بود
زاها حدید، که در دنیا شهرتی معادل «چهرههای معروف» دارد، علاوه بر آثار چشمگیرش در معماری و طراحیهای مختلف، به دلیل ظاهر متفاوت و تأثیر گذارش هم مطرح است: زنی درشت اندام در پوششی همیشه مشکی، با چشمان درشت شرقی که وجههای دراماتیک به او میبخشد. اطلاق عناوینی چون «خانم خارقالعاده» و «اژدها بانو» از سوی رسانهها به وی نیز برداشتی از ظاهر متفاوت اوست. اما رفتار و شرم خاص آسیاییاش زنی مهربان را معرفی میکند که کلام مختصرش با لهجه غلیظ عربی او را دلنشینتر هم جلوه میدهد.