بلخاری: ساخت آرامگاه شمس دیر شده است

با مسابقه‌ی بزرگ طراحی آرامگاه شمس
بلخاری: ساخت آرامگاه شمس دیر شده است
حرف‌های دکتر حسن بلخاری به بهانه‌ی قضاوت آثار طراحی آرامگاه حضرت شمس در خوی

حسن بلخاری قهی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و دانشیار گروه مطالعات عالی هنر در پردیس هنرهای زیبا در میان اهالی هنر به‌ویژه فلسفه‌ی هنر نامی آشنا و معتبر است. او دکترای فلسفه هنر دارد و بیش از بیست و پنج کتاب درباره‌ی مبانی نظری هنر و به ویژه فلسفه هنر تالیف و ترجمه کرده است. بلخاری ‎‏عضو حقیقی شورای قطب‌های علمی کشور‏‎،‎‏‏ عضو حقیقی کمیسیون نشریات علمی کشور‏‎،‎‎‏ ریئس کرسی هنر‏‎ در هیات حمایت از کرسی‌های نظریه پردازی، ‎‏عضو شورای عالی آموزش و پژوهش کتابخانه ملی ایران، رئیس سابق پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر و دارای بیش از 80 مقاله علمی در نشریات و کنگره‌های داخلی و خارجی نیز هست. او سال 1390 به عنوان چهره ماندگار شهر تهران برگزیده شد. حالا در کسوت داور مسابقه‌ی طراحی معماری آرامگاه شمس تبریزی در خوی است.

او می‌گوید: در تعدادی از طرح‌های رسیده، طراحان سعی کرده بودند به رابطه میان شمس و مولانا از دریچه معنوی و عرفانی بنگرند و به این ترتیب به روحی که این بنا باید داشته باشد، نزدیک شوند؛ اما هیچ کدام از طرح‌های رسیده نتوانست به‌طور کامل رضایت داوران را جلب کند، چرا که در جاهایی فرم کاملا بر معنا غلبه کرده بود و ما با یک فضای کاملا فنی روبه رو بودیم و در جاهایی معنا چنان بر فرم غلبه کرده بود که نمی‌توانست هیچ کارکردی داشته باشد و طرح را به صورت کاملا نمادین درآورده بود.

بلخاری در گفت وگو با خبرنگار اکو در ایران چنین نتیجه‌گیری کرد: بنابراین نسبت تعادل میان فرم و معنا در طرح‌ها تا حدود زیادی مفقود بود ضمن آنکه رابطه بسیار معنوی میان شمس و مولانا هم که باید در چنین فضایی حس شود، وجود نداشت. به نظر من اگر طراحان تلاش می‌کردند تا فضای احساسی میان شمس و مولانا را درک کند، آن‌ها خودشان به ایده‌های خلاقانه طراح کمک می‌کردند و منبع الهام او می‌شدند.

به زعم او، با این وجود نمی‌توان منکر زحمات آنانی شد که طرح‌های خود را به دبیرخانه ارایه داده بودند. شاید بخشی از این مشکل به این باز می‌گردد که اکثر شرکت کنندگان در این فراخوان، جوانان بودند، در حالی که رسیدن به طرحی که هم از نظر معنا و هم فرم کامل باشد، نیاز به یک پختگی دارد، یعنی معمار هم باید مسلط به فرم باشد و هم بتواند از لحاظ روحی با معنا ارتباط برقرار کند و در ‌‌نهایت ترجمه معنا به فرم در ذهنش امکان پذیر شود.‌‌ همان طور که شمس در سنی وارد زندگی مولانا شد که او به پختگی رسیده و در عین حال نیازی به دریافت حقیقت معنا را حس می‌کرد تا شمس بتواند او را در این راه کمک کند.

این مدرس دانشگاه تصریح دارد، ما توقع بالایی داریم که جوانانی که نیاز به تاملات بیشتری دارند، وارد این فضا‌ها شوند، به خصوص آنکه این بنا اهمیت بسیار شگرفی دارد و قرار است سالیان سال ماندگار شود و علاوه بر آن نباید چیزی کمتر از قونیه باشد. بنابراین هیات داوری به این نتیجه رسید که این بنا باید نگاهی به معماری سنتی - اسلامی داشته باشد و در عین حال با توجه به ضرورت زمان، یک سری ایده‌ها، فرم‌ها و مصالح جدید در آن استفاده شده و در فرم جدید به یک ترکیب برسیم تا هم سنت و هم ایده‌ها و کارکردهای مدرن در آن لحاظ شده باشد. با اینکه من همواره به تعادل فرم و معنا معتقدم. معنا نباید فرم را در تنگنا قرار دهد و فرم هم نباید معنا را به حاشیه ببرد، چنانچه زمانی که به عرفان، شعر و موسیقی ایرانی نگاه کنیم این ترکیب دوسویه فرم و معنا را می‌بینیم.

بلخاری با بیان اینکه نمی‌توان این مساله را نادیده گرفت که ساخت این بنا - آرامگاه شمس در خوی- بسیار دیر شده است، اضافه کرد، متاسفانه ما در چنین حرکت‌های فرهنگی‌ای کند و منفعل هستیم، اگر همین کار هم با همکاری بنیاد شمس و شهر خوی انجام شود، اتفاق خوبی است، به خصوص اینکه هیات داوران تا ساخت نهایی همراه پروژه خواهند بود تا چیزی که تصویب شده، اجرا شود. 

۳۰ آبان ۱۳۹۱
تعداد بازدید: ۲۷۸
کد خبر : ۶۵۲

نظرات بینندگان

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.