خبرگزاری تسنیم: رئیس مؤسسه فرهنگی اکو با بیان اینکه پاکستان دچار یک استعمار زبانی توسط بریتانیا شد، میگوید: نوع تفکر امپریالیستی که زبان انگلیسی را توفق و برتری بر دیگر زبانها میدهد، شرایط دشواری را برای فارسی ایجاد کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زبان یکی از مهمترین پیوندهای محکم میان ملتهای چند سرزمین است که در این دنیایی که رسانهها مرزها را کمتر و کمرنگتر کرده است، میتواندباعث نزدیکی بیشتر میان ملتها شود. علاوه بر این زبان تنها عامل مشترکی است که میتوان از این طریق ایدههای خود را کامل و روشن به دیگر همزبانان و یا کسانی که با زبان آشنایی دارند، منتقل کرد. شاید درک زود هنگام انگلستان و غفلت و خواب مسلمانان از این قضیه بود که سبب شد تا بسیاری مردمی که روزی همجنس و همزبان میدانستیمشان، امروز باید با زبان دیگری تاریخ مشترکمان را با آنها مرور کنیم. اتفاقی که برای هند و بعد از آن پاکستان افتاد از این جنس است؛ جنسی که انگلستان رنگ جدایی آن را رقم زد و فارسیزبانان هم بنا بر غفلت حاکمان و گرفتار شدن در مناقشات داخلی، بر آن دامن زدند و حالا زمزمهاش کمی کمرتگتر در افغانستان به گوش میرسد.
هندوستان با زور و ترس برق اسلحههای انگلستان مستعمره این کشور شد، هر چند تلاشهایی شد و خونها برای رسیدن به نقطه اول و رها شدن از بند اسارت و استعمار ریخته شد، اما در نهایت استعمار پیر به نتیجهای که برای سالهای سال نقشه آن را کشیده بود، رسید. استعماری که نه از جنس قدرتطلبی و خالی کردن ذخایر یک کشور، که فرسوده کردن فرهنگ اصیل یک سرزمین از تار و پودهای اعتقادات و باورها بنا گذاشته شده بود. حالا رنگ فرهنگ غرب بر فرهنگ اصیل ایرانی هندی میچربد. هنرپیشههای بالیوود حرف اول را در فرهنگ این کشور میزند. فرزندان امروز هند هنرپیشگان بالیوود را بیشتر از شاعرانی که روزی با زبان فارسی در دربار گورکانیان شعر میگفتند، میشناسند.
همین اتفاق کمی بعد برای پاکستان افتاد. پاکستانی که روزی زبان فارسی زبان رسمی آن به شمار میآمد، زبان اردو را پذیرفت و کمی بعدتر زبان انگلیسی با مناقشه میان این زبانها، زبان رسمی کشور پاکستان شد. پاکستانی که سرود ملیاش به زبان فارسی است و حتی نام کشورش با ترکیب اسم و پسوند فارسی ساخته شده است، حالا قوانین و داد و ستدهای تجاریاش را باید به زبان انگلیسی مرقوم کند. اگر از علت این واقعه که عدهای آن را حاصل مناقشه زبانی میان اردو و فارسی میدانند و عدهای دیگر که تعداد کمی هم نیستند آن را نتیجه ترس از گسترش فعالیتهای انقلاب اسلامی میدانند، فارغ شویم؛ به این نتیجه خواهیم رسید که با این نوع تحولات یکی از پیوندهای فرهنگی مهم در منطقه از هم گسسته شد؛ هر چند هنوز ریشههای نازکی از آن در خاک وجود دارد و هنوز پاکیها خلاف هندیها دغدغه زبانی را نسلها است که همراه دارند و هنوز با گذشت این همه سال، پاکستان بعد از ایران بیشترین تعداد دانشآموختگان به زبان فارسی را در خود دارد.
استعمار زبانی در پاکستان
افتخار حسین عارف، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو در این زمینه معتقد است که پاکستان دچار یک استعمار زبانی توسط بریتانیا شد. استعماری که زبان فارسی به عنوان میراث مشترک مسلمانان ایران، هند، افغانستان و پاکستان را از آنها گرفت و با رندی انگلیسی را جایگزین آن کرد. وی به مسئولیت فارسیزبانان اشاره میکند و میگوید: اگر ما فارسیزبانان به فکر زبان و فرهنگ خودمان نباشیم، کس دیگری به این فکر نخواهد بود. زمانه وضعیت دشواری را برای زبان فارسی ایجاد کرده است که البته این شامل همه زبانها میشود.
وی تصریح میکند: در واقع نوع تفکر امپریالیستی که زبان انگلیسی را توفق و برتری بر دیگر زبانها میدهد، این شرایط دشوار را برای فارسی ایجاد کرده است. حتی زبانهای اروپایی هم این خطر را احساس میکنند. در این شرایط باید حواسمان به زبانمان باشد و با برنامهریزی و دغدغه بیشتری به فکر نشان دادن و رشد آن باید باشیم.
حیات دشوار زبان فارسی با برتری انگلستان بر پاکستان
رئیس مؤسسه فرهنگی اکو بیشترین مسئولیت را در شناخت فارسیزبانان از اهمیت این زبان میداند و میافزاید: ما باید بدانیم که زبان فارسی یکی از بزرگترین زبانها است. اگر در فرهنگ و زبان انگلیسی کسانی مانند جان دان، شکسپیر و غیره وجود دارد، زبان فارسی هم گنجینهای با ذخایری چون فردوسی، حافظ، سعدی، خیام، نظامی، سنایی و مولوی دارد. علاوه بر این سنتهای کتبی و شفاهی ادبیات فارسی هم این امکان را می دهد که این زبان را تبلیغ کنیم. در حال حاضر مسئولیت فارسیزبانان این است که به اهمیت آن پی برده و برای گسترش آن در عصر جدید اقدام کنند.
وی در پایان تأکید میکند: در پاکستان هنوز هم بعد از این استعمار زبانیای که اتفاق افتاده علاقهمندان و مشتاقان زیادی به آموزش زبان و ادبیات فارسی مشغول هستند، اما با وجود این تلاشها و فعالیتهای انجام شده کافی نیست و باید با برنامهریزی بهتری به سراغ آن رفت. ما به عنوان میراثداران زبان فارسی میتوانیم این زبانها را به دنیا ارائه دهیم. این در حالی است که ترجمه آثار از زبان فارسی به دیگر زبانها بسیار اندک است. آثار چاپ شده معدود بودهاند و در حق ادبیات فارسی اجحاف شده است.