اکو، میزبان" سفر موسیقایی ماوراالنهر"

موسیقی ماوراالنهر
اکو، میزبان" سفر موسیقایی ماوراالنهر"
پنجشنبه مورخ 16 مرداد 1393 موسسه فرهنگی اکو میزبان مسافران "سفر موسیقایی ماوراالنهر" بود.

موسسه فرهنگی اکو که همواره در جهت گسترش درک عمیق تر و روابط نزدیک تر میان مردم منطقه از طریق برنامه های فرهنگی گام برداشته است، این بار با همکاری شرکت گردشگری "ژیوار" میزبان اولین جلسه هماهنگی سفر موسیقایی ماورالنهر به سرپرستی آقای پروفسور ژان دورینگ بود.

پروفسور ژان دورینگ، متولد 1947 فرانسه است. موسیقی‌شناس و خاورشناسی که به خاطر چند دهه فعالیت‌های موسیقایی‌اش در ایران بسیار شناخته شده است. او در ترویج رسوم موسیقایی بسیاری از کشور‌های آسیایی نقش برجسته‌یی داشته است. انتشار 50 عنوان سی‌دی، برگزاری کنسرت‌هایی در کشور‌های غربی علاوه بر کشور‌های شرقی همراه با موسیقیدانان برجسته‌ ای از کشورهای ایران، پاکستان و آسیای مرکزی از جمله این فعالیت‌ها بوده است. «سفر موسیقی به ماوراءالنهر» عنوان آخرین پروژه‌یی است که آقای دورینگ در فضایی بینافرهنگی عهده‌دار آن شده است. این سفر که از تاریخ 31 مرداد تا 7 شهریور انجام می‌شود ، در قالب کارگاه های آموزشی و مسترکلاس‌هایی با حضور استادان بزرگ ازبک در شهر‌های تاشکند، سمرقند و بخارا برگزار می‌شود. دیدار با بهترین استادان آسیای میانه و کارگاه‌های عملی ساز و آواز از برنامه‌های این سفر است.

"سفر موسیقایی ماوراالنهر" سفری است به کشور ازبکستان. کشوری که آثار آن تنها برساخته از بلور و مرمر نیست. شــاهکارهاى هنر و صنایع دســتى ازبک و تاجیک را نمى­توانیم تنها در موزه ها و دکان ها بیابیم. این ســرزمین آثار هنرى دیگرى هم در خــود دارد؛ آثارى غیرقابل لمس، ساخته شده از آواهاى خوش آهنگ و آواز. این سفر درواقع فراخوانى است به کشف موسیقى در شهرهاى افسونگر تیمورى یا به بیان دیگر مجموعه متنوعى از نواهاى موسیقى با ریشه هاى عمیق ایرانى، تورانى یا در هم آمیخته: شش مقام امیران بخارا، موسیقى مردمى مروگى (مرو)، رقص و آواز "سازنده،" مقام، نقش، قوشیق، آشولا، رقص و اصول ترکستان شرقى. رویکرد این موسیقى بسیار فراتر از چیزى است که آژانس هاى مسافرتى به طور معمول در همایش ها و نمایشگاه هاى رسمى به گردشگران ارایه مى کنند. نشست هاى روزانه با موسیقیدانان برجسته همراه با سخنرانى، اجرا، کارگاه هاى عملى و بحث و گفت و گو برگزار خواهد شد. این سفر بسیار فراتر از یک بازدید است، بده بستانى است میان انسان هاى اهل ذوق.

در اولین جلسه هماهنگی "سفر موسیقایی ماورالنهر" که در موسسه فرهنگی اکو برگزار می شد، آقای دکتر جباری، مدیر اجرایی موسسه فرهنگی اکو به "کاروان مشتاقان موسیقی" و مدیران شرکت گردشگری "ژیوار" خیر مقدم گفتند و جلسه با صحبت­های آقای پروفسور ژان دورینگ وارد فضای موسیقایی شد.

می توان موسیقی را موضوع تحلیل­های انتزاعی و فنی قرار داد و شکل بسط ملودی­ها، نسبت فاصله­های موسیقی، پیچیدگی­های ریتمیک را بررسی کرد. اما اینگونه تحلیل­ها به خودی خود شناختی جامع از موسیقی به دست نمی­دهد. موسیقی زبان فرهنگ یک قوم است و برای شناخت یک قوم می­بایست از تحلیل­های صرفا موسیقی فراتر رفت و نسبت آن­ها را با تاریخ و جغرافیای آن قوم سنجید.

شاید بتوان موسیقی را یکی از شاخص­ترین نمایه­های تاریخی یک قوم دانست. شناخت جغرافیای یک بوم و تاثیر آن بر موسیقی مردمانی که در آن بوم زندگی می کنند، شناخت روابط قدرت و همچنین مجموعه باورهای مذهبی و روابط سیاسی حاکم، بررسی مرزهای سیاسی و جنگ­ها، تعرض­ها به آن سرزمین، همه و همه بر موسیقی یک سرزمین تاثیر می­گذارد و اثر خود را نمایان می­کند.

موسیقی ازبکستان به دلیل نزدیکی جغرافیایی، تاریخی و مذهبی به ایران بسیار به موسیقی ایران نزدیک است. برای بررسی موسیقی ازبکستان اولین پرسشی که باید به آن پرداخت این است که این موسیقی در کجا نواخته می شود و در کجا می­توان به آن گوش سپرد.

موسیقی ازبکستان مختص مجالس خصوصی و خانوادگی می­باشد. واژه "توی" که در زبان ترکی به معنای عروسی است، در ازبکستان برای مراسم مهمانی­ها و در واقع جشن شام به کار برده می­شود. پذیرایی مفصل و غذا خوردن جز اصلی این مهمانی­ها هستند. هدف این هست که مهمان­ها کاملا سیر شوند و افراد بنا به توان مالی خود در این کار پیش­دستی می­کنند. مثلا ثروتمندان در "توی" هایی که تدارک می­بینند تا مطمئن نشده باشند که مهمان­ها سیر شده­اند اجازه خروج به آن­ها نمی­دهند! البته این سیر شدن تنها مربوط به شکم نیست. گوش مهمانان نیز باید از آوای خوش سیر شود. موسیقی به عنوان غذای روح جز اصلی هر مهمانی است.

البته در شرق ازبکستان، بخارا که به فرهنگ ایرانی نزدیک­تر است خانقاه­های (نقشبندیه) پیدا می­شود. در تصوف یسوی (1166-1093 میلادی) از موسیقی استفاده می­شود. اما در خانقاه­ها ساز نواخته نمی­شود و فقط صدای آواز برای ذکر استفاده می­شود.

امروز در ازبکستان با توجه به اتفاقات تاریخی چند گونه متفاوت موسیقی وجود دارد. موسیقی شش مقام که پیچیده­ترین و جدی­ترین این موسیقی هاست در الحان و ایقاعات ایرانی ریشه دارد که می­توان در کتاب "موسیقی کبیر" فارابی ریشه آن را یافت. رد الحان و ایقاعات ایرانی را که فارابی به آن­ها اشاره می­کند را می­توان در اویغور در غرب چین تا مراکش دنبال کرد. مقام به معنای سلسه آهنگ­های موزون است که پشت سر هم نواخته می­شود. در اوایل قرن 19 میلادی تقریبا همزمان با دورانی که موسیقیدانان ایرانی مشغول جمع­آوری این آهنگ­ها و شکل دادن آن­ها به صورت یک مجموع کامل و جامع در هفت دستگاه موسیقی ردیفی بوده­است، در ازبکستان نیز موسیقی­دانان به جمع آوری نغمه­های خود و شکل دادن به آن­هابه صورت یک مجموعه شش مقامی بوده­اند. این دوران (1907-1813) همزمان بوده با جنگ قدرت انگلستان و روسیه در منطقه که به GREAT GAME معروف بوده است. ازبکستان بعد از سقوط امپراطوری تیموری دست­خوش هرج و مرج بوده­است و با ورود روس­ها و پایداری نسبی و آشنایی موسیقی دانان درباری با روش­های نت-نویسی موسیقی غربی، موسیقی­دانان آنچه از شش مقام می­دانستند جمع آوری می­کنند.

در مقایسه با موسیقی­هایی که ریشه آن­ها در موسیقی فارابی یافت می­شود، پیجیده­ترین ایقاعات را داراست. به گونه­ای که از ریتم ساده دو ضربی و تا پیچیده­ترین ریتم 38 ضربی را دارا می­باشند. حتی برای انتخاب آهنگ و یا یک شعر ابتدا ایقاع (ریتم) آن را انتخاب می­کنند و سپس لحن آن را. در صورتی که در موسیقی ردیفی ابتدا لحن (یک دستگاه) انتخاب می­شود برای شعر. مثلا افشاری و سپس ریتمی برای آن آهنگ انتخاب می­شود. اجرای یک مقام از شش مقام احتیاج به مهارت زیادی دارد. به خصوص برای خواننده­ی آواز که محدوده­ی صوتی وسیعی را باید پوشش بدهد و از بم­ترین دانگ صدا تا زیرترین دانگ اوج بگیرد.

اجرای یک مقام کامل حدود 2 ساعت به طول می­انجامد. شش مقام ازبک در اصل به زبان فارسی بوده ­است و هم اکنون توسط تاجیک­ها در سمرقند و بخارا به فارسی اجرا می­شود. در میانه­های دهه 50 میلادی با جدایی سیاسی بین تاجیکستان و ازبکستان و بالاگرفتن احساسات ملی­گرایانه سنت شش مقام دو پاره می­شود. تاجیک­ها مقام­ها را فارسی می خوانند و از آن خود می­دانند و ازبک­ها مقام­ها را به ترکی ازبکی ترجمه می­کنند و سنت مقام را از آن خود می­دانند.

امروز شش مقام فارسی بیشتر در تاجیکستان رواج دارد. اگر حضور روسیه تزاری و آشنایی موسیقدانان ازبک با موسیقی کلاسیک غربی در قرن 19 سرآغازی برای نظم بخشیدن به نغمات و آهنگها در شش مقام می­شود، حضور شوروی کمونیستی در قرن بیستم تاثیر دیگری دارد. از نگاه کمونیست­ها موسیقی شش مقام موسیقی درباری بوده و آن را تقبیح می­کردند و به دنبال تشویق موسیقی مردمی یا به اصطلاح خلق بودند. اصطلاح موسیقی خلق از اینجا باب می­شود که به هر موسیقی قومی ازبک که موسیقی شش مقام نباشد، موسیقی خلق گفته می­شود. موسیقی خلق که دارای آهنگ­های محلی (فولکلور) می باشد، آوازهای ساده­تری دارد و ملودی آن نیز ساده­تر است. در آواز، دیگر از فنون آوازی و ریزه­کاری­های تحریری که در شش مقام وجود دارد خبری نیست. موسیقی مروگی که بیشتر ضربی و برای رقص است ریشه­ی ایرانی دارد و از شهر مرو ریشه گرفته است. شاید بتوان آن را شبیه موسیقی رو حوضی مطربی قدیم ایران دانست. در این­جا نیز تاثیر جغرافیا را می­توان مشاهده کرد. موسیقی شهرهایی چون مرو، سمرقند و بخارا بیشتر ایرانی هستند و شهر تاشکند بیشتر فرهنگ ترکی مغولی دارد. اما تاشکند به غیر از اینکه پایتخت جغرافیایی می باشد، نقش پایتخت فرهنگی را نیز ایفا می­کند و در جدایی از فرهنگ تاجیک تاکید بیشتری بر زبان ازبکی و شکل دادن به یک هویت موسیقی مستقل بازی می­کند.

 

 

 

 

۲۱ آبان ۱۳۹۳
تعداد بازدید: ۲۴۸
کد خبر : ۸۸۸

نظرات بینندگان

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.