مقدمه‌ای بر تصنیف دوره مشروطه

یکی از مهم ترین مباحث در حوزه مشروطه شناسی، قلمرو تصنیف و تصنیف سازی است. تصنیف و تصنیف سازی در عهد مشروطه، مبحثی است که هم توسط دست اندرکاران حوزه موسیقی، مغفول مانده و هم دور از چشمان تاریخ نگاران مشروطه بوده است.

شاید نظری بدیع بنماید؛ اما در حال حاضر، یکی از ضرورتهای بنیادین حوزه مشروطه شناسی، واکاوی تصنیف در عهد مشروطه است. در کنار این واکاوی، به افق هایی در قلمرو تاریخ اندیشه مشروطه، بر میخوریم که کمتر در پی بررسی دیگر حوزه ها، به آن برخوردیم. جای بسی تعجب است که در این سالیان که به جشنواره سده مشروطه نشسته ایم، یکی از مهمترین منابع و مبادی مشروطه، یعنی بحث موسیقی، تصنیف و ... غائب است. در سمیناری که با حضور صاحبنظران درجه یک مشروطه در لندن (ژوئیه 2006)، با عنوان سده انقلاب مشروطیت ایران برگزار شد. سفیر موسیقی پژوه کشور ما، بدون اشاره به ابعاد تأثیرگذار و تأثیرپذیر موسیقی در عهد مشروطه، فیلمی درباره "قمرالملوک وزیری" را برای اندیشمندان تاریخ فکر ایرانی، به ارمغان می آورد؛ "تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی!". معلوم نیست که پدیده قمر که به بیست سال بعد از مشروطه برمی گردد، چه نسبتی با موضوع مشروطیت دارد! بحرانی که در موسیقی ما اینجا خود را نمایان می سازد، فقدان روشنفکری در قلمرو موسیقی است. وقتی شبه روشنفکران ما با مفاهیم ابتدایی تاریخ تفکر ایرانی بیگانه هستند، طبیعی است انتظار روشنگری از آنان در حوزه موسیقی بیجا است. یکی از نویسندگان خوشنام موسیقی ما "آروین صداقت کیش" که صبغ های روشنفکری هم دارد، در مقاله ای با عنوان "کنکاشی در موسیقی عصر مشروطه" چنین می نگرد: "در برهه‌هایی مانند انقلاب مشروطه که همه‌ اندیشمندان مجبور به موضع‌‌گیری در برابر دگرگونی شدند، موسیقی و موسیقی‌دان ابزار لازم برای این کار را در حوزه‌ فرهنگی خود نمی‌یافت و به همین دلیل ممکن است، به وسیله‌ شنوندگان درک نشود و خود و موسیقی‌اش در حاشیه قرار گیرد." از قضا موسیقی ما اگر در هیچ زمانی تأثیرگذاری جدی در فرآیند اجتماعی نداشت، در دوره مشروطه یکی از ارکان اصلی گفتمان مشروطه محسوب می شده است. در واقع مشروطه، درآمد دوران طلایی موسیقی ایرانی است. فقط موسیقی شناسان این دیار نیستند که به ظرفیت های موجود موسیقی در عهد مشروطه غافلند که نظریه پردازان مشروطه در میان خیل عظیمی از ضرورت های اصلی مشروطه شناسی، به موسیقی و به ویژه مسئله تصنیف بی تفاوتند. در اینجا دو مجموعه مهم در قلمرو شناخت و بزرگداشت مشروطه مورد استناد قرار میگیرد که در هر دو، هیچ سرفصلی برای بحث موسیقی و تصنیف اختصاص داده نشده است. "دکتر ناصر تکمیل همایون" یکی از تاریخ شناسان معتبر تاریخ سده اخیر، در مجموعه دو جلدی با عنوان "مشروطه خواهی ایرانیان" مجموعه دیدگاه های مختلف را در شعبه های مختلف حوزه مشروطه، گردآوری کرده است. در این مجموعه حتی نیمخطی هم به مبحث موسیقی اشاره نشده است. اخیراً مجله روشنفکری "شهروند" که دارای ستون ثابت موسیقی است و خود نگارنده در دورهای یکی از نویسندگان بخش موسیقی آن بودم؛ مجموعه ای با حضور صاحب نظران بخشهای مختلف مشروطه شناسی و حوزه های گوناگون فرهنگی منتشر کرد. نکته جالب اینکه به طور مثال به نقش نیم بند مشروطه در سینما اشاره شد، اما به موسیقی باز توجهی نشد. درحالیکه مشروطه هیچ نقشی در فرآیند سینمای ایران نداشته است - فرآیند سینمای ایران از پیش از مشروطه، به طور طبیعی رقم خورد. اما ما تأثیر جدی مشروطه را در موسیقی به عینه می بینم. نه تنها تأثیر مشروطه در موسیقی دیده که نقش موسیقی و به ویژه مؤلفه های تصانیف را در شکلگیری گفتمان مشروطیت می بینیم. ضمن اینکه واکاوی فرآیند تطور موسیقی در عهد مشروطه ما را به نقاط عطفی در زمینه تاریخ نگاری و تاریخ شناسی مشروطه رهنمون میسازد. "تصنیف" در واقع هسته اصلی موسیقی در عهد مشروطه محسوب می شود. زیرا بسیاری از پیام ها و مفاهیم گفتمان مشروطه و سیر تطور معناشناختی نمادهای مشروطیت و خود مشروطه را به راحتی می توان در ترانه، تصنیف و مارش های (ابتدایی) آن زمان دید. در واقع تصنیف حدیث نفسی مشروطیت؛ که همانا قانون، اتحاد، ملی گرایی، عدالت، جامعه مدنی، قانون خواهی و آزادی و آزادگی محسوب می شود. عارف نقطه ثقل موسیقی و تصنیف سازی در عهد مشروطه و به تعبیر نویسنده ای "حنجره انقلاب مشروطه" محسوب می شود.

منبع: http://www.artkhuzestan.ir

 

۱۸ تیر ۱۳۹۴
تعداد بازدید : ۱۷۰
کد خبر : ۹۵۷

نظرات بینندگان

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.